عقاید منفی درباره پول

مبارزه با عقاید منفی درباره پول
جان راجر
پیتر مک ویلیامز

بگذارید به عقاید منفی و محدودکننده­ای که در فرهنگ ما راجع به پول وجود دارد نگاهی بیندازیم و در مورد هر یک این سوال اساسی را از خود بپرسیم که «آیا این عقیده درست است؟»
البته برای این که عقیده­ای زندگی ما را تحت تاثیر خود بگیرد لزومی ندارد که درست باشد، بلکه کافیست که ما درستی آن را باور کنیم. عقاید محدودکننده، ما را محدود می­کنند.
اولین قدم: این است که درستی یا نادرستی این عقاید را دریابیم.
قدم دوم: آن است که باورهای نادرست را کنار بگذاریم. در اینجا می­خواهیم قدم اول را برداریم.
برای اینکه ثابت کنیم عقیده ای نادرست است، کافیست تنها یک مورد استثنایی مخالف آن را پیدا کنیم. اگر آن قانون در مورد یک نفر صدق نکرده باشد پس ما می­توانیم نفر دوم باشیم.

فقط پول است که پول می­آورد
برای رسیدن به هر خواسته ای از جمله پول باید هدف و شور و اشتیاق شدید در زمینه تعقیب هدف داشت تا این که خواسته ما عملی شود. داستان­های بسیار در مورد کسانی که با دست خالی شروع کرده و به ثروت­های بی­حساب رسیده اند نقل شده است. همچنین بسیاری از افراد ثروت­های بی­حسابی داشته اند که سرانجام آن را بر باد داده اند. اگر ظرفیت خود را برای داشتن دارایی­ها افزایش دهید (پول، انرژی لازم برای تحقق رویاهاست) ثروت به شما رو خواهد کرد.
تهی­دستان پاک هستند. پول چیز کثیفی است
فقیر بودن به خودی خود انسان را پاک نمی­کند و فقرا نه از نظر فکری، نه جسمی، نه احساسی و نه به لحاظ محیط زندگانی پاک­تر از ثروتمندان نیستند. در واقع اگر انسان در جستجوی خلوص و پاکی باشد، فقر می­تواند به این پاکی کمک کند. اما بسیاری از تهی­دستان را دیده­ایم که از هیچ نظر پاک نبوده اند. ما نمی­گوئیم که افراد فقیر همه ناپاکند و ثروتمندان همگی درستکار. اما می­گوئیم که پاکی انسان ارتباط چندانی با میزان ثروت او ندارد.
مردم از ثروتمندان بدشان می آید
مسلما کسانی هستند که از اشخاص پولدار بدشان بیاید. کسانی هم هستند که از موسیقی جاز و یا حتی هوای بارانی بدشان می­آید. بعضی هم، از کسانی که از چیزی بدشان نمی­آید بدشان می­آید. بگذارید آن­ها که بدشان می­آید بدشان بیاید و هر دلیلی که می­خواهند، برای بدآیند خود پیدا کنند. این افراد غالبا حسودند و حسادت خود را در زیر سرپوش بدآمدن پنهان می­کنند. در واقع هیچ دلیل منطقی و قابل قبولی برای خشم خود نسبت به افراد دولتمند ندارند و فقط به دنبال بهانه­جویی هستند.
البته کسانی هم هستند که به ثروتمندان احترام می­گذارند و آن­ها نیز برای این احترام دلایلی دارند که منطقی تر از دلایل دسته اول نیست. اما به هر حال این عده هم ثروتمندان را ستایش می­کنند. اگر ما به خاطر بدآیند دیگران از تحصیل مال خودداری کنیم مانند این است که بت ملت دیگری را بپرستیم. و این یکی از عجیب­ترین بتهایی است که مردم خواسته­های قلبی خود را در پای آن قربانی می­کنند. حقیقت آن است که شما هر کاری بکنید (یا نکنید) بالاخره کسانی هستند که از شما بدشان بیاید. شاید بهتر باشد که به خاطر تعقیب هدف­هاتان مورد خشم واقع شوید، تا به دلایل دیگر.
توانگران، متکبر و متظاهرند
بعضی از ثروتمندان متکبر و متظاهرند و بعضی از تهیدستان نیز چنینند. تکبر و تفرعن، به نحوه تربیت، طرز تفکر و عادات بدی مربوط است که اصلاح نشده­اند و به میزان پول مربوط نیست. مجازات افراد متکبر همین است که متکبرند و کسانی هم که بر آنها خشم می­گیرند، تنبیهشان همان خشم است. تکبر به طور قطع، نتیجه طبیعی ثروت زیاد، نیست.
پول ریشه همه بدی­هاست
تنها به دنبال پول نباشید بلکه خواهان دارایی باشید. داشتن پول به خودی خود خطا نیست. اگر پول به خودی خود مایه فساد باشد راه حل آن این است که خود را از شر آن خلاص کنیم.
بدست آوردن پول محتاج آموزش و تحصیل است
داستان افراد بسیاری را شنیده­ایم که تحصیلات رسمی نداشته و یا در دوران تحصیل شاگردی بسیار ضعیف بوده­اند، با وجود این به ثروت و شهرت بسیار رسیده­اند. همچنین کسانی را می­شناسیم که مدارج تحصیلی بسیاری را طی کرده­اند و القاب و عناوین دانشگاهی­شان بسیار مفصل­تر از نام و نام خانوادگیشان بوده است. اما همین اشخاص گاهی به استخدام افراد کم­سواد و یا بی­سواد درآمده­اند.
البته ما باید زندگی را بشناسیم و هوشمند باشیم و به مهارت­ها، اطلاعات، تحصیلات و معلومات مربوط به اهداف بزرگ خود نیازمندیم. لیکن تنها مدرک تحصیلی موجب ثروتمند شدن نمی­شود. همچنان نداشتن مدارک تحصیلی نیز مانعی در راه کسب ثروت نیست.
با پول نمی­توان عشق را خرید
آدم بذله گویی در این باره گفته است: «کسی که گفته است با پول نمی­توان عشق را خرید حتما نمی دانسته است که به کدام مغازه باید مراجعه کند!»عشق به دیگران گاهی با بذل مال بیان می­شود و می­تواند تولید محبت کند.
ثروت را نمی توان با خود به گور برد
ممکن است نتوانید ثروت را با خود به گور ببرید اما هرجا که نتوانید آن را با خود ببرید نیازی نیز به آن نخواهید داشت.
ثروت به مسئولیت و دردسرش نمی ارزد
اگر پول کافی داشته باشید می­توانید افرادی را استخدام کنید که بخشی از بار مسئولیت را به دوش بگیرند. البته درست است که هر قدرت و اختیاری همراه با مسئولیت است. کسانی که پول فراوان دارند، در بعضی از موارد مسئولیتشان بیش از دیگران است. اما خوشبختانه در مواقع لازم می­توان از دیگران در این مورد کمک گرفت.
جمع ­آوری مال به تلاش و کوشش فوق­العاده­ای نیاز دارد
فقیر بودن نیز مستلزم زحمت است و کار سختی است. در زندگی کارهای سخت بسیار است و می­توان گفت کسالت ناشی از بیکاری دشوارتر از تحمل پرکاری است. برای رسیدن به هدف (هر هدفی) به تلاش­های فراوان جسمی و فکری (و بیشتر فکری) نیازمندیم. اما پس از رسیدن به هدف، آن زحمات در سایه لذت موفقیت ما فراموش می­شود. پس از رسیدن به یک هدف به دنبال هدفی دیگر می­رویم که آن نیز محتاج تلاش است. زندگی چنین است. یا باید تلاش کنید تا به هدف­های خود برسید و یا این که در خدمت دیگران باشید و کمک کنید تا آن­ها به هدف­های خود دست یابند.
پول همه چیز نیست
کسانی این سخن را می گویند تا با این بهانه برای بهبود زندگانی خود کوشش نکنند و معمولا همان کسانی هستند که در میان یک بحث جدی به وسط می­پرند و مثلاً می­گویند «بهر حال این موضوع چندان مهمی نیست.» بله، پول همه چیز نیست اما چیزی هست. و این چیز گاهی اوقات تنها عاملی است که ما را یک قدم به هدف نزدیک­تر می­کند.
بهترین نعمت­های دنیا رایگان بدست می­آید
چیزهای بسیار خوب در جهان هست که مجانی است و بعضی چیزهای خوب هم وجود دارد که بر آن­ها برچسب قیمت زده­اند. اگر پول کافی داشته باشیم که بتوانیم اجناس دسته دوم را بخریم معنیش این نیست که نمی­توانیم از اقلام دسته اول استفاده کنیم.
پول با تقدس و معنویت مغایر است
پول وسیله مبادله است و با آن می­توان وقت، محیط، آموزش، لوازم زندگی و یا چیزهایی را که مناسب اهداف مذهبی و معنویست را خرید. پول نیز مانند بسیاری از چیزهای دیگر ابزاری برای رسیدن به هدف است و این هدف می­تواند معنوی باشد.
اکنون کار واقعی ما برای مبارزه با این اعتقادات فرهنگی مربوط به پول، آغاز می­شود. از این به بعد هرگاه در رابطه با پول احساس شرم، گناه، ترس، بی ارزش بودن، آزردگی یا خشم کردید بررسی کنید که کدام یک از این عقاید موجب آن شده است.
شاید علتش احساس عدم لیاقت «من استحقاقش را ندارم» باشد و یا یکی از عقاید محدود کننده­ای که در بالا برشمردیم. وقتی آن عقیده منفی را دریافتید آگاهانه با آن مبارزه کنید و آن را مورد بررسی و موشکافی قرار دهید و با خود بحث نمائید. خود را قانع سازید که «این عقیده، نادرست است.» برای این منظور می­توان از ابزار و وسایل مختلف و خصوصا از عبارات تاکیدی استفاده کرد.
از آن جا که بسیاری از این عقاید منفی در زمان کودکی در ذهن ما جا گرفته و بعدها وسایل ارتباط جمعی و عوامل محیطی منفی آن­ها را تقویت کرده­اند لذا خلاص شدن از شر این باورها کاری دشوار است. اما به زحمتش می­ارزد.

برخی از گفته­ های معروف درباره پول

«پول نشانه انجام وظیفه در راه هدف­هایی است که بشریت خواهان آن است.»
ساموئل باتلر
«مطالعه، عبارت از تمرکز ذهن بر روی چیزی است که سرانجام چیزی را به جیبتان سرازیر می­کند.»
آلبرت هوبارد
«پول خوشبختی نمی­آورد و دلیل فقر این همه انسان هم پول نیست.»
لارنس پیترز
«پول تنها عامل خوشبختی نیست، اما تنها عامل بدبختی­های من هم نیست. من نمی­گویم که شوهران قبلی من تنها به فکر پول من بوده­اند، اما نسبت به آن بی توجه نبوده اند.»
باربارا هوتن
«بی پولی ریشه همه مفاسد است.»
جرج برنارد شاو
«پول هیچ کس را مسخره خاص و عام نمی­کند؛ فقط او را انگشت نما می­سازد.»
آلبرت هوبارد